ღ♥ღ عاشق نمیشوی ღ♥ღ

ساخت وبلاگ
نیم ساعت پیش ،
خدا را دیدم قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت 
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد ،
آواز که خواند تازه فهمیدم ،
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام !

 

ღ♥ღ عاشق نمیشوی ღ♥ღ...
ما را در سایت ღ♥ღ عاشق نمیشوی ღ♥ღ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ba-to-hastam بازدید : 105 تاريخ : چهارشنبه 30 بهمن 1398 ساعت: 12:21

دارم سخنی با تو و گفتن نتوانموین دردِ نهان سوز نهفتن نتوانمتو گرمِ سخن گفتن و از جامِ نگاهتمن مست چنانم که شنفتن نتوانمشادم به خیالِ تو چو مهتابِ شبانگاهگر دامنِ وصلِ تو گرفتن نتوانمبا پرتوِ ماه آیم و ღ♥ღ عاشق نمیشوی ღ♥ღ...
ما را در سایت ღ♥ღ عاشق نمیشوی ღ♥ღ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ba-to-hastam بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 30 بهمن 1398 ساعت: 12:21

غمخوار من ! به خانه ی غم ها خوش آمدی
بامن به جمع مردم تنها خوش آمدی
بین جماعتی که مرا سنگ می زنند
می بینمت ، برای تماشا خوش آمدی
راه نجات از شب گیسوی دوست نیست
ای من ! به آخرین شب دنیا خوش آمدی...
پایان ماجرای دل و عشق روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی
با برف پیری ام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
ای عشق ، ای عزیز ترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی

ღ♥ღ عاشق نمیشوی ღ♥ღ...
ما را در سایت ღ♥ღ عاشق نمیشوی ღ♥ღ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ba-to-hastam بازدید : 104 تاريخ : چهارشنبه 30 بهمن 1398 ساعت: 12:21